Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-28@07:55:49 GMT

3 شرط ظهور دولت مهدوی

تاریخ انتشار: ۲ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۰۴۰۷۶

مهدویت یکی از اصول مورد اتفاق در ادیان ثلاثه دنیا یعنی یهود، مسیحیت و آیین اسلام است و تنها کیفیت پذیرش آن با هم اندکی تفاوت دارد. اینکه چه کسی عالم را پر از عدل و داد خواهد کرد؟ عیسای پیامبر(ع) از نسل پیامبر اسلام(ص) است؟ او به دنیا آمده است یا خیر؟ اما اصل موضوع پذیرفته شده است. همچنان که در آیه 105 سوره انبیا راه تعجیل ظهور حضرت مهدی(عج) نشان داده شده و بیان شده آینده توسط رهبری اداره می‌شود که در نظام حکومت آن رهبر، شایستگان حضور دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُون» یعنی ما بعد از تورات در زبور داوود(ع) نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث و متصرف خواهند شد. بنابراین شرط ظهور، پرورش عبادی الصالحون است.

اعتقاد به «مهدویت» در اسلام، مسئله‌‏ای اصیل و ریشه‌دار است و تنها به تشیع اختصاص نداشته و ندارد. در واقع پیش از اینکه ظهور مهدی(عج)، یک عقیده شیعی باشد، عقیده‌‏ای اسلامی و ثابت و خالص است که 14قرن از عمر آن می‌ گذرد و عموم مسلمانان بر آن اجماع کرده‌اند. علما، دانشمندان، نویسندگان و محققان شیعه و سنی در ‌این ‌باره کتاب‏ها و رساله‏‌ها نوشته‌‏اند که خود دلیلی قاطع بر اصالت مهدویت و ریشه‌دار بودن آن است.
 

اصل مهدویت مورد قبول همه انسان‌هاست

از امیرمؤمنان علی(ع) به عنوان نخستین امام که پایه سلسله امامت و هدایت پس از پیامبر اسلام(ص) را به دست گرفته در موضوع مهدویت روایت‌های فراوانی بیان شده که حکایت از اهتمام ایشان به مهدویت و تحقق آن در آینده زندگی بشر دارد. برخی از این کلمات گهربار در نهج‌البلاغه و برخی در خارج از آن ذکر شده است. نهج‌البلاغه از جمله منابع و کتاب‌های مهمی است که مهدویت در آن به صورت‌های گوناگون و ابعاد و جوانب مختلف مطرح شده است. مانند اشاره به اصل موضوع مهدویت و ظهور امام زمان(عج) یا سخنانی درباره امامی که خواهد آمد و غایب خواهد بود. به طور نمونه در بحث ضرورت حجت در عالم، بر عنصر خلافت الهی در زمین تکیه شده است و حضرت امیرمؤمنان(ع) در کلام مبسوطی در این باره‌ در حکمت 147می‌فرماید: «لاتخلوا الارضُ مِن قائم لِلّهِ بحجه، اِمّا ظاهراً مشهودا» در کلام پربرکت امیرمؤمنان(ع) بر این نکته تأکید شده که بر اساس سنت قطعی الهی، زمین از وجود خلیفه خدا و حجت حق خالی نیست، گرچه حجت الهی گاهی آشکار است و همگان حضور او را درک‌ می‌کنند، گاهی شرایط ایجاب ‌می‌کند از نظرها پنهان بوده و مردم به طور مستقیم از درک محضر او محروم باشند. این نکته همان حقیقتی است که در مکتب اهل بیت(ع) مورد عنایت ویژه قرار گرفته است.
 

مهدویت از دیدگاه نهج‌البلاغه

یا در خطبه‌های دیگر از جمله در خطبه‌های 150 و 178 یا حکمت 209 مصادیقی است که از جهات گوناگون امیرمؤمنان علی(ع) به مهدویت پرداخته است. به طور نمونه در حکمت 209 بشارت به تأسیس دولت مهدوی داده است. امام علی(ع) پس از آنکه خبر مسرت‌بخشی از آینده اهل بیت(ع) و پیروان مکتب آن‌ها می‌دهد، می‌فرماید: «دنیا همچون شتر بدخویی است که پس از چموشی به ما روی می‌آورد و همچون شتری است که دوشنده شیر را گاز می‌گیرد تا شیر را برای فرزندش نگهداری کند»، سپس امام(ع) آیه 5 سوره قصص را تلاوت فرمود که: «می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منت گذاریم و آن‌ها را پیشوایان و وارثان آن قرار دهیم» و می‌فرمود: «منظور از مستضعفان در آیه فوق، آل محمد(ع) است که خداوند مهدی آن‌ها را برمی‌انگیزد و به آن‌ها عزت می‌بخشد و دشمنانشان را خوار و ذلیل می‌کند».

ابن ابی الحدید از علمای بزرگ اهل سنت که شارح نهج‌البلاغه است، در ذیل این کلام حضرت‌ می‌گوید: امیرمؤمنان علی(ع) یادآوری کرده است که مهدی آل محمد(عج) در تاریکی فتنه‌ها با چراغ روشن ظهور می‌کند و مردم را از بردگی و اسارت رهایی داده و مظلومان ستمدیده را از دست ستمگران نجات‌ می‌دهد.

در کتابُ الغیبه، کتابی درباره غیبت امام دوازدهم شیعیان از شیخ طوسی که از منابع مهم در زمینه شناخت امام زمان(عج) و غیبت است، دیدگاه‌هایی درباره حضرت مهدی(عج) مطرح شده و با ادله قرآنی، روایی و عقلی به آن پاسخ داده شده است.

حکومت مستضعفان

تشکیل دولت مستضعفان و تحقق بخشیدن به آرمان والا و الهی حکومت فرودستان و عقب نگه داشته شدگان، از برنامه‌های اصلی و اقدام‌های اساسی و تردیدناپذیر مهدی موعود(عج) است. در جامعه و نظامی که امام مهدی(عج) بنیاد می‌نهد، زمام همه امور در دست طبقات محروم است و مستضعفان بر آن حکم رانده و به اداره جامعه می‌پردازند. این آیه به صراحت از امامت مستضعفان سخن گفته و فرودستان و مستضعفان را میراث‌بر زمین معرفی کرده است. روشن است که در دوران ظهور و قیام مهدی(عج) این وعده خدایی تحقق می‌پذیرد و حکومت آل محمد(ع) یعنی همان حکومت مردم مستضعف و رسیدن محرومان به حق خود که در آن دولت عزت و عزت‌خواهی واقعی مصداق پیدا خواهد کرد و به دست او، وعده‌های الهی تحقق خواهد یافت؛ «یملأالأرض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما».

در بخشی از خطبه 150 نهج‌البلاغه، حضرت علی(ع) اشاره به آمدن وجود مقدس امام زمان(عج) می‌کند که پس از فتنه‌هاست و سپس شناسنامه رفتاری از اصحاب و یاران امام زمان(عج) را بیان می‌فرماید: «ثُمَّ لَیشْحَذَنَّ(8) فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَینِ(9) النَّصْلَ، تُجْلَی بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ، وَ یرْمَی بِالتَّفْسِیرِ فِی مَسَامِعِهِم، وَ یغْبَقُونَ(10) کَأْسَ الْحِکْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ».
 

ویژگی‌های یاران موعود

از خطبه مورد بحث دو امر مهم استنباط می‌شود؛ ابتدا اینکه این ظهور مقدس که برای برچیدن بساط ظلم و گسترش توحید و عدل صورت می‌گیرد، زمانی خواهد بود که فساد صحنه جهان را گرفته باشد یعنی انسان‌ها از ظلم و جور و ستم خسته شده و راه‌های اصلاح بسته می‌شود و تمام مکتب‌ها و قانون‌های بشری ناکارآمدی خود را عملاً ثابت می‌کنند و همین امر آمادگی برای پذیرش آن حکومت الهی را افزایش می‌دهد.

دیگر اینکه یاران حضرت مهدی(عج) و اصحاب او برای پیاده کردن این طرح عظیم جهانی افرادی آگاه، دانشمند، شجاع، باشهامت، دلسوز، مهربان و همواره گوش به فرمان هستند. امیرالمؤمنین(ع) در بیان حوادث پیش از قیام حضرت مهدی(عج) می‌فرماید: «هنگام فرا رسیدن وعده‌هاست. از ظهور فتنه‌ها، آشوب‌ها و سلطه ظالمان، گروهی برای یاری او مهیا می‌شوند همچون مهیا شدن شمشیر به دست آهنگر تیزگر، چشم آنان با قرآن روشنی می‌گیرد و تفسیر آیاتش به گوش آن‌ها افکنده می‌شود و هر صبح و شام از جام حکمت سیراب می‌شوند. حضرت، بردگان ملت‌ها و افراد اسیر را آزاد می‌کند، گمراهان و ستمگران متحد را پراکنده کرده و حق‌جویان متفرق را گرد هم می‌آورد».
 

انتخابات راهی برای تحقق دولت اسلامی در جامعه مهدوی

بر اساس این خطبه باید انسان‌ها برای یاری دولت امام زمان(عج) آماده و ساخته شوند و شاید یکی از رازهای طولانی شدن غیبت، آماده نشدن یاران ایشان باشد.

بنا بر آنچه از نهج‌البلاغه استنباط شد، سه شرط اساسی برای ظهور دولت مهدوی و حکومت شایسته‌سالار حقیقی وجود دارد؛ نخستین نکته اعلام آمادگی مردم و جامعه مردمی است که پس از تحمل سختی‌ها و امتحانات حاصل می‌شود. دیگر اینکه در مسیر حرکت جامعه، باید قرآن و قوانین توحیدی قرآنی حاکم باشد و سومین شرط برای یاران امام زمان(عج) نشان دادن رفتار حکیمانه و عاقلانه است. اگر در هر جامعه‌ای این سه شرط را مشاهده کردیم، آن جامعه در تلاش برای تحقق شرایط ظهور دولت مهدوی است.

ملت ایران با راهبری امام خمینی(ره) در جامعه سختی‌های بسیاری را تحمل کرد همانند آنچه در انقلاب صورت گرفت که اعلام آمادگی در مسیر تحقق ظهور دولت مهدوی است. مردم دوران غیبت باید از خود رفتار حکیمانه نشان دهند، یعنی برای رقم زدن آیندهِ بهتر از حال و گذشته خود اقدام کنند بنابراین در مسیر این حرکت و در جامعه مهدوی انتخابات برای تحقق دولت اسلامی اقدامی برای زندگی بهتر و اصلاح جامعه انسانی است. رفتار حکیمانه شرکت در انتخابات است.

  

مریم احمدی شیروان

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: ظهور دولت مهدوی امیرمؤمنان ع امام زمان عج حضرت مهدی عج نهج البلاغه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۰۴۰۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جغرافیای اصفهان از منظر علم فلسفه جایگاه بی‌نظیری دارد

ایسنا/اصفهان عضو هیئت‌علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان با بیان اینکه پایه‌های قوی و ریشه‌دار تفکر فلسفی، پیش از دوران صفویه و از مکتبی است که باید آن را «مکتب فلسفی متقدمین اصفهان» نامید، گفت: در مکتب فلسفی اصفهان، فقه و فلسفه و حکمت یک‌جا جمع شد و می‌توان به آن عنوان رویکرد فلسفیِ جامع داد.فیلسوفان ما همواره آرزو داشتند تا دین و فلسفه را یکی بدانند که در همین اصفهان و با اندیشه‌های میرداماد محقق شد.

علی کرباسی‌زاده اصفهانی، در ابتدای نشست علمی «مکتب فلسفی اصفهان» که امروز شنبه (۹ اردیبهشت‌ماه)، و به مناسبت نکوداشت هفته فرهنگی اصفهان در محل دفتر تبلیغات اسلامی استان اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: مکتب فلسفی اصفهان اصطلاحی است که جای خالی آن دیده می‌شد و خوشبختانه امروزه جایگاه خود را یافته است. وقتی در یک دیاری تعدادی فیلسوف در حد میرداماد و میرفندرسکی ظهور می‌کنند و باعث رونق علم در مدارس و حتی خیابان‌ها و در واقع بین مردم می‌شوند، از رشد و توسعه بسیار و در خور تأمل فلسفه در اصفهان حکایت دارد که ما از آن با عنوان مکتب فلسفی اصفهان یاد می‌کنیم.

عضو هیئت‌علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان ادامه داد: نمی‌توان انکار کرد که جریانی قوی در دوران صفویه شکل گرفت. با این‌حال نباید ظهور و ریشه مکتب فلسفی اصفهان را به این دوران نسبت داد. از مدت‌ها پیش‌تر و از قرون سوم و چهارم فلسفه در اصفهان پا گرفت.

این مدرس فلسفه شهرمان افزود: خیلی‌ها نمی‌دانند که ابن‌سینا در اصفهانِ ما زیسته و چه فعالیت گسترده‌ای در فلسفه داشته است. یکی از پایه‌های فلسفی شهر را همین ابن‌سینای مشائی شکل داد. گروه‌های فکری بسیار دیگری نیز مانند اسماعیلیان قبل از صفویه در این شهر بودند.

این فلسفه‌دان تأکید کرد: ما پیش از صفویه ابن‌مسکویه را داشتیم که فیلسوفی بی‌نظیر بود و شخصیتی جهانی دارد. ابن‌مسکویه در اصفهان زیست و تعالی یافت و درگذشت. اما متأسفانه امروزه مقبره او مهجور است و شهرداری اصفهان به آن توجه جدی نمی‌کند.

کرباسی‌زاده با اشاره به این نکته که ما در تاریخ اصفهان می‌توانیم از اصطلاحی به نام «مکتب فلسفی متقدم» استفاده کنیم، تصریح کرد: پایه‌های قوی و ریشه‌دار تفکر فلسفی را از پیش از دوران صفویه و با عنایت به شخصیت‌هایی که اشاره کردم و البته باز هم می‌توان نام برد، مکتبی است که باید آن را «مکتب فلسفی متقدمین اصفهان» نامید. اگر فلسفه ابن‌سینا را که در اصفهان تعالی یافت و بر روی فلسفه کار کرد، از اسلام حذف کنیم دیگر فلسفه ما حرفی برای گفتن ندارد و تهی می‌شود. ابن‌سینا مؤسس مکتب فلسفی متقدم ما است.

این پژوهشگر در ادامه و با نظر به همان فیلسوفان قبل از صفویه بیان کرد: حتی خیام که از نیشابور به اصفهان آمد و مدت‌ها در این شهر زیست، فقط شاعر و منجم نبود، بلکه فیلسوفی بی‌نظیر هم محسوب می‌شد. اندیشه‌های فلسفی او در همین اصفهان و مکتب فلسفی متقدم بالیده شد.

برآمدن فلسفه اصفهان از متون روایی

این پژوهنده فلسفه سپس یادآور شد: ریشه‌های اصفهان در علوم عقلی چنان است که کسانی همچون شیخ محمود اصفهانی صاحب «شرح قدیم» را داریم. خاندان ابن‌ترکه نیز از خانواده‌های مهم فلسفه‌دان در اصفهان بودند. حتی فلاسفه‌ای هستند که دوره‌های کاملی از فلسفه را نوشته‌اند و ما در تحقیقات نو به شناسایی‌شان‌ در شهر اصفهان موفق شده‌ایم.

وی گفت: کمره‌ای اصفهانی نیز از فیلسوفان بزرگ است که اصطلاح «حکمت متعالیه» را حتی قبل از میرداماد به کار گرفت. با این پیشنه قوی جالب است که مکتب فلسفی اصفهان در اصفهان شکل گرفت و مذهب اهل سنت در آن ریشه‌دار بود. خاک و جغرافیای اصفهان از منظر علم فلسفه نکته‌ها و جایگاهی بی‌نظیر دارد. حتی دوران ساسانیان و بیش از ۲۰۰۰ سال پیش نیز اسنادی در خصوص فلسفه در این شهر یافت شده است. اصفهان دیاری بی‌نظیر در فلسفه است که بیشتر تاریخش را هم غیراصفهانی‌ها نوشته و تأیید کرده‌اند.

این پژوهشگر و محقق تاریخ مکتب فلسفی اصفهان در ادامه، حوزه‌های علمیه اصفهان و دیگر نقاط جهان اسلام را مقایسه و توصیف کرد: برترین دیدگاه‌های فلسفی و قوی‌ترین فلاسفه جهان اسلام در اصفهان ظهور و رشد کردند. علوم عقلی و نقلی در اصفهان مسالمت‌آمیز پیش رفتند و کامل‌کننده یکدیگر هستند.

او به کاربرد مکتب درباره فلسفه اصفهان هم نگاه کرد و توضیح داد: وقتی می‌گوییم مکتب فلسفی اصفهان، مقصود مجموعه‌ای از نگرش‌ها، دیدگاه‌ها، کنش‌ها و... است که در آثار هنرمندان و فلاسفه و اهل علم اصفهان ظهور و بروز یافته است. نقطه مشترکی وجود دارد که در تأملات فلسفی تمامی آنان یافتنی است. برآمدن فلسفه اصفهان از متون روایی همان نقطه و فصل مشترک به شمار می‌آید که نباید آن را دست‌کم گرفت.

کرباسی‌زاده در ادامه توضیحاتش دربارۀ مکتب فلسفی اصفهان خاطرنشان کرد: آثار نوشته‌شده در مکتب فلسفی اصفهان به‌اندازه آثار نوشته‌شده در همه نقاط ایران است که بسیار درخور تأمل به حساب می‌آید. دوسوم حواشی و تعلیقات نگاشته‌ شده بر فلسفه ابن‌سینا که در تاریخ علم مطرح است به اصفهان تعلق دارد.

این متخصص فلسفه ایران و اسلام اظهار کرد: فیلسوفان اصفهانی نکته‌های نغز و نابی را از روایت‌های اسلامی استخراج کردند و بسط دادند که اقدامی شایان توجه است. از طرفی، تعارض‌هایی در بحث‌های فلسفی این شهر شکل گرفت که نشان‌دهنده پویایی و گستردگی بحث‌های فلسفی در این دیار است. فلاسفه اصفهان با مهارت تمام به این تعارضات و در دوران صفویه پاسخ دادند.

این پژوهشگر و مدرس  فلسفه گفت: ما مدارس مختلفی داشتیم که اختلافاتی بینشان بود و هرکدام در شاخه‌ای رشد کردند. این تنوع فکری و فلسفی نیز در شهر اصفهان درخور اعتناست. شیخ بهایی یکی از شخصیت‌های همین دوران صفوی است که در فلسفه درخشید.

او سپس به فعالیت فلسفی شاهان صفوی اشاره و بیان کرد: در فلسفه این عصر نیاز به متون شیعی داشتیم و شاهان صفوی نیز همسو با این نیاز از فلاسفه جهان اسلام  دعوت کردند. این را هم باید در نظر داشت که اصفهان فقط صاحب یک مکتب فلسفی نبود، بلکه مکتبی جداگانه در فقه و فقهات نیز  داشت. این فقه سرتاسر با معنویت و حکمت سرشته است.

عضو هیئت‌علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان اظهار کرد: در اصفهان هرگز رویکرد اخباری افراطی شکل نگرفت و بین اندیشمندان آن راه نیافت. این مسئله را مدیون مکتب قوی فلسفی اصفهان هستیم. بزرگ‌ترین عالمان رجالی نیز در اصفهان ظهور کردند. تمام کتب حدیثی در اصفهان نوشته شده است که پشتوانه این رونق نیز حکومت صفویان بود.

این محقق فلسفه و دین خاطرنشان کرد: شاهان صفوی مروج تفکر عقلی، فلسفه و فرهنگ بودند و خدمات مهمی در این مسیر داشتند. امیدوارم این میراث را قدر بدانیم و از آن پاسداری کنیم. میرفندرسکی، اولین فیلسوف تطبیقی، در همین مملکت صفوی ظهور کرد. این بُعد از زندگی او در جهان اسلام دارای اهمیت بسیاری است. اما چنین مسائلی متأسفانه امروزه دست‌کم گرفته می‌شود.

تحقق آرزوی اتحاد دین و فلسفه در اصفهان

کرباسی‌زاده در پاسخ به این سؤال خبرنگار ایسنا که «سرنوشت مکتب فلسفی اصفهان پس از صفویان چه شد و آیا این رونقی که فرمودید در دوره‌های دیگر و حتی عصر ما وجود دارد یا خیر؟» گفت: در این نشست تا دوران صفویه بحث شد، اما در دوران پس از آن نیز نشانه‌های رونق فلسفه در اصفهان بسیار است. در اینجا دوران قاجار و آخوند ملاعلی نوری را مثال می‌زنم که در اصفهان از ۲۳سالگی و حدود ۷۰ سال تدریس کرد، شمار شاگردانی که تربیت کرد بسیار زیاد است، در دوران فتحعلی‌شاه شهرت فراوانی یافت و این شاه نیز او را به تهران دعوت کرد تا مدرس مدرسه تازه‌تأسیس فتحعلی‌شاه قاجار در مرکز شود.

او در ادامۀ پاسخ خود چنین گفت: این روحانی پاسخ می‌دهد که من در بین شاگردانم فقط ۴۰۰ مجتهد دارم که نمی‌توانم ترکشان کنم و باید اصفهان بمانم. فتحعلی‌شاه از او می‌خواهد که یکی از شاگردانش را به‌جای خودش به تهران بفرستد. بنابراین، نوری هم ملا زنوزی از نامدارترین شاگردان خود را راهی تهران، پایتخت ایران می‌کند. از ورود زنوزی به تهران است که مکتب فلسفی این شهر شکل می‌گیرد. این مکتب فلسفی در ادامه به سبزوار و عتبات و قم هم راه پیدا می‌کند و هنوز نشانه‌های پویایی و آثارش را می‌بینیم.

این مدرس دانشگاه اضافه کرد: اینکه ما الآن مکتب فلسفی اصفهان در شهرمان داریم، سؤالی نیست که بتوان به آسانی پاسخ گفت. در حال حاضر، فلسفه اسلامی ما وضعیتی بسیار پیچیده دارد و اختلافات زیادی در آن ظهور کرده است. اگر بخواهیم بگوییم امروز هم مکتب فلسفی اصفهان به‌طور مشخص فعال است یا خیر به بحث‌ها و بررسی‌های گسترده‌تری نیاز دارد، زیرا فلسفه در ایران امروز قلمرو جدیدی یافته است.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • علی دایی و مهدی مهدوی‌کیا خواننده شدند!
  • جغرافیای اصفهان از منظر علم فلسفه جایگاه بی‌نظیری دارد
  • (عکس) سردار سلیمانی و هوگو چاوز، امام مهدی و حضرت مسیح
  • (عکس) سردار سلیمانی و هوگو چاوز، امام مهدی و حضرت عیسی
  • (عکس‌) علی دایی و مهدی مهدوی‌کیا خواننده شدند!
  • ظهور یک قدرت اقتصادی جدید؛ اقتصاد هند چقدر قوی است؟
  • امام جمعه اردبیل: وعده صادق، قدرت ایران را قبولاند
  • انتقاد امام جمعه تبریز از عوارضی آزادراه سهند-تبریز
  • شناساندن حضرت حجت(عج) به جهانیان؛ اولین گام ظهور
  • خداحافظی والیبالیست نسل طلایی/ مهدی مهدوی وارد دنیای مربیگری شد